آرامم در کنارت...
فکر کن از این دنیا و دیوارهایش خسته شده باشی...
از اینکه مدام سرت می خورد به محدوده های تنگو محصور که خودت به وجود آورده ای ...
به دیوارهایی که گاهی آجر هایش را خودت کنار هم گذاشته ای ...
آن وقت دلت هوای کوه میکند..
آن هم کوهی که کنار شهدای ِ گمنام داشته باشد...
آنجاست که میتوانی سرت را بگیری بالای ِ بالا و با هیچ سقفی هم تصادف نکنی...
از آن همه بیشتر چه کیفی میدهد این کوه؛ اگر کوه ِ خضر باشد...
در کنار ِ عزیزترینت هم باشی...
آن وقت زیباتر از همیشه نام ِ محبوبت را صدا میزنی و درد و دل میکنی ...
تا به حال تجربه اش کرده ای؟
********
مضطرنوشت:**هنوز صدایت میکنم...هنوز شعرهایم را اول برای تو میخوانم..
من هنوز به سکوت تو عادت نکرده ام...
**خدا روی ِ زمین هم خانه دارد...
**تاکسی!!دربست تا آرامش!میبری؟!
**شهدا العفـــــو...